تقریبا یه هفتس احساس آزادی میکنم
تو این یه هفته که گذشت به جا 3 نصف شب خوابیدن شبا 9 شب میخوابم،2نصف شب بیدار میشم تا 5 صبح هم چنان بیدارم ،هرازگاهی به یخچال دم دستم ناخنک میزنم،5 میخوابم تا 10:)))))))))
این یه هفته که گذشت درست برام حس تعطیلات رو داشت
نه به تمییزی خودم رسیدم نه به تمییزی محیط اطرافم
نه دستمالی کشیدم،نه حتی جای خوابمو جمع کردم
فقط کنار بخاری لم دادم ،از گرماش لذت بردم ،به هیچی فکر نکردم حتی فکر کردن به خودمم کنارگذاشتم
موهام شس
قیافم برای دیگران از بیرون داغون جلوه میکنه
ولی خودم هم چنان فکر میکنم تو تعطیلاتم
تو تعطیلی ذهن بدون بارندگی برف ، کل زمستون رو میشه سر کرد ، فقط از بعدش خیلی وحشت دارم
درباره این سایت